گفت و گوی «تــــرانه مــــاه» با علی عبدالمالکی

 

فکر نمی‌کردم آلبوم بدهم
من هم مثل خیلی از بچه‌ها از بچگی دوست داشتم بخوانم. وقتی به سنین نوجوانی رسیدم علاقه‌ام خیلی زیاد شد و از همان موقع تصمیم گرفتم علاقه‌ام را به صورت جدی‌تر پیگیری کنم، به همین دلیل شروع به یادگیری و نواختن ساز کردم. گیتار، کیبورد و پیانو می‌زدم و در حال حاضر هم سازهای تخصصصی من هستند. در تمام آن سال‌ها با وجود اینکه همیشه به دنبال کسب تجربه و پخته شدن بودم خیلی به خوانندگی و آلبوم فکر نمی‌کردم و صادقانه می‌گویم به فکر معروف شدن هم نبودم. البته همان موقع هم دوست داشتم آهنگ بیرون بدهم که با کمک دوستانم یک آلبوم جمع‌آوری و پخش کردیم. آن موقع حدودا 20 -21 سالم بود و نمی‌دانستم قرار است چه اتفاقی در آینده بیفتد. خوشبختانه کارها شنیده شد و اتفاق‌هایی افتاد که شاید واقعا از خوش‌شانسی من بود.

سنتی هم خواندم
زمانی که مردم من را شناختند به عنوان یک خواننده شرقی‌خوان بود، خودم موزیک غربی را دوست دارم و پیگیری هم می‌کنم اما ترجیح می‌دهم شرقی بخوانم چون صدای من در این نوع خواندن بیشتر جواب می‌دهد و مردم هم از آن بیشتر استقبال می‌کنند. به همین خاطر هم هست كه به سبک موزیک‌های ترکی و عربی علاقه دارم و در بین کارهایم هم این نوع موسیقی شنیده می‌شود. اتفاقا جالب است که بگویم من چند قطعه کاملا سنتی هم خواندم اما هنوز آنها را پخش نکردم. از موسیقی سنتی هم لذت می‌برم و در آلبوم هم از چند ساز سنتی در کنار سایر سازها استفاده کردیم.

چرا تک تراک کار می‌کردم؟
از زمانی که تصمیم گرفتم وارد عرصه موسیقی شوم چند سالی می‌گذرد. من ابتدا کارم را به صورت تک تراک شروع کردم، البته این انتخاب خودم نبود. در واقع اصلا اطلاعی از شرایط کار مجار نداشتم و فکرش را نمی‌کردم که می‌شود مجاز هم کار کرد. همه بچه‌هایی هم که اینطور کارشان را شروع کرده‌اند همین را می‌گویند. حتی شاید بخاطر مطلع نبودن از شرایط، مجاز شدن را رویایی دست نیافتنی می‌دیدم. اما بعد که با شرایط بیشتر آشنا شدم خودم را متعهد دانستم که در همان چارچوبی که تعیین شده حرکت کنم. بعد از آن دیگر کار اینترنتی پخش نکردیم. چند کاری هم که اخیرا شنیده شده، مجوز دارند چون قبلا تصمیم داشتیم از آنها در آلبوم استفاده کنیم.

ماجراهای من و سروش طباطبایی
من همیشه از لطف دوستانم حرف زده‌ام، یکی از دوستانی که آن اوائل به من کمک می‌کرد سروش طباطبایی بود که همکاری‌های زیادی هم با هم داشتیم. البته مدتی به دلایلی همکاری‌مان یک مقدار کم‌رنگ شد اما دوباره تصمیم گرفتم حتما از او دعوت به همکاری کنم. ما کارمان را با هم شروع کردیم و مردم هم ما را با هم شناختند، اما حدودا یک سال من موسیقی کار نکردم و همین باعث شد بین ما فاصله بیافتد. شاید بعضی از دوستان تصور کنند بین ما اختلافی پیش آمده و البته بارها هم این را از من پرسیدند اما واقعیت این است که ما همیشه با هم دوست بودیم و الان هم به محض مهیا شدن شرایط، دوباره با هم همکاری خواهیم کرد. البته این نکته را هم باید اضافه کنم که من همیشه دوست داشتم در کارم تنوع داشته باشم و به همین دلیل بد ندیدم با دیگر دوستان موزیسین هم کار کنم. اینکه ما با هم کار نمی‌کنیم اصلا دلیل براین نیست که مشکلی با هم داشته باشیم، مثل خیلی از دوستان دیگر با هم کار نمی‌کنند اما دوست هستند و ارتباط دارند ما هم همینطور هستیم. طرفدارها هم خیلی دوست دارند ما باز با هم همکاری کنیم و به همین خاطر تصمیم‌هایی در سر داریم که انشالله در آینده‌ای نزدیک عملی‌شان خواهیم کرد.

هر خواننده‌ای تنوع را دوست دارد
با اینکه معتقدم کار کردن با آهنگساز و تنظیم کننده‌هایی که تجربه‌های همکاری زیادی با آنها داری نتیجه خوبی دارد، اما من هم مثل خیلی از خواننده‌های دیگر دوست دارم تنوع را تجربه کنم. فکر می‌کنم 90 درصد دوستان خواننده هم دوست دارند اینطورکار کنند. نمی‌گویم من همیشه و همه انتخاب‌هایم درست بوده، نه، من هم انتخاب اشتباه داشتم ولی به نظرم به امتحان کردنش می‌ارزید. الان هم اگر با دوست عزیزم سروش همکاری ندارم به این دلیل نیست که کارش را دوست ندارم یا اینکه مشکلی با هم داریم، فقط خواستم کمی‌ تجربه‌های متفاوت داشته باشم. البته ناگفته نماند زمانی که با یک آهنگساز یا تنظیم‌کننده کار می‌کنید، چون سلیقه‌ها به هم نزدیک‌تر می‌شود از لحاظ عاطفی و احساسی هم بیشتر می‌شود با هم ارتباط برقرار کرد و این موضوع در بهتر شدن کار حتما تاثیر می‌گذارد. شاید بعضی از دوستان فکر کنند چون من و سروش دو نفره با هم کار می‌کردیم، دیگر با هم همکاری نکردیم اما واقعا این‌طور نیست. در طول مدتی که ما با هم کار کردیم آن‌قدر سلیقه‌هایمان به هم نزدیک شده بود که برای خودمان هم کار راحت‌تر شده بود. امیدوارم و قول می‌دهم که دوباره با هم کار کنیم.

من هم عاشق شدم، مثل همه...
طرفدارانم کارهای احساسی که می‌خوانم را بیشتر می‌پسندند چون من را به عنوان یک خواننده احساسی می‌شناسند، اما جالب است بعد از اینکه چند کار در این سبک می‌خوانید، متهم می‌شوید به اینکه حتما اتفاق یا شکست عشقی در زندگی‌تان داشته‌اید که اینطور می‌خوانید! واقعیت این است که اینطور نیست و برای من خوشبختانه هیچ اتفاق بدی نیفتاده و نوع و سبک خواندنم به این قضایا ربطی ندارد. اینطور هم نبوده که بخواهم برای شخص خاصی بخوانم و او را مخاطب قرار دهم. با وجود همه اتفاق‌های خوب و بدی که در زندگی‌ام افتاده، تا به حال هیچ تراکی را برای شخص خاصی نخوانده‌ام.

هم‌پای موج غمگین خواندن حرکت نکردم
شاید تا چندی پیش بعضی از خواننده‌ها بیشتر در سبک‌های غمگین می‌خواندند، اما من به صرف اینکه پیرو و دنباله‌رو آنها باشم و بخواهم هم‌پای این موج حرکت کنم غمگین نخواندم. زمانی که من به صورت حرفه‌ای وارد عرصه موسیقی و خوانندگی شدم، این‌قدر خواننده زیاد نشده بود که خیلی‌هایشان هم بخواهند این سبک را تجربه کنند. اتفاقا چند سال پیش موسیقی شاد‌تر و ریتمیک طرفدار زیادی داشت و من هم به همین خاطر تصمیم گرفتم سبک جدیدی را تجربه کنم تا مخاطب هم با تنوع مواجه شود. البته من به این موضوع هم معتقدم که برای صدای هر خواننده‌ای یک سبک خواندن مناسب است و به اصطلاح بیشتر روی آن می‌نشیند. اتفاقی که برای خودم افتاد و نوع خواندنم در کارهای احساسی و غمگین بیشتر نشست و مورد توجه قرار گرفت. اگر هم من بیشتر در آن سبک خواندم به این دلیل بوده اما از آنجایی‌ که نمی‌خواستم به تکرار بیافتم و فقط در این خواندن کلیشه شوم والبته به احترام طرفدارانم، در سبک‌های دیگر هم خواندم. این تغییر سبک در دو سال اخیر اتفاق افتاد و انتقادهایی هم به من شد اما برای فرار از تکرار این کار کردم. نکته دیگری که وجود دارد این است که در هر زمینه‌ای باید به روز کار کرد. موسیقی هم از این قاعده مستثنی نیست، به خصوص اینکه مردم ما درک بالایی دارند و انتظارشان از خواننده‌ای که از او طرفداری می‌کنند، بالاست.

چرا هنوز آلبوم ندادم؟
شاید بد نباشد در این مصاحبه و از طریق مجله شما از همه طرفدارانم بابت بدقولی که برای به بازار آمدن آلبومم کردم، معذرت‌خواهی کنم. اولین آلبوم من قرار بود اوایل امسال به بازار بیاید که به دلیل وسواس‌های زیادی که خودم روی کار داشتم و دارم یک مقدار عقب افتاد. دقت و انرژی زیادی که روی کار گذاشتم باعث شده وسواسم بیشتر شود و این مهم‌ترین دلیل آماده نشدن آلبوم است. دوست دارم حالا که قرار است بعد از چند سال آلبومی‌از من وارد بازار موسیقی بشود همه قطعاتش خوب و شنیدنی باشد نه فقط یکی دو قطعه آن هم به خاطرهیت شدن. البته درگیری برای کنسرت‌ها هم در این قضیه بی‌تاثیر نبوده. زمانی که ما برای تمرین کنسرت‌ها می‌گذاشتیم واقعا زیاد بود و همین باعث می‌شد من کمتر فرصت کنم روی کارهای آلبوم متمرکز شوم. تمام تلاش‌مان این است که آلبوم را اوائل سال 92 به بازار بدهیم. من نزدیک به 4 سال است که مشغول آماده کردن آلبومم هستم و در این مدت حدود 60 کار را هم برای آن در نظر گرفتم، اما مدام تصمیم می‌گرفتم کار جدیدی را جایگزین کنم به همین دلیل هم این پروسه طولانی شد. البته الان خوشبختانه همه ترک‌ها مشخص شده‌اند و فقط برخی تنظیم‌ها مانده.
آهنگری: وسواس زیاد علی باعث شده که او تا به حال چندین بار قطعاتی را که قرار است در آلبوم بگذارد را عوض کند. اگر اغراق نباشد او الان به اندازه سه آلبوم کار آماده دارد ولی باز هم به دنبال این است که بهترین‌ها را برای آلبوم اولش آماده کند.

بخاطر مردم شاد خواندم
من همیشه از تجربه کردن لذت می‌برم و دوست دارم زمینه‌های جدید را امتحان کنم. در خوانندگی همه سبک‌ها را امتحان نکردم اما سعی کردم خودم را محدود نکنم. شاید 60-70 درصد کارهایی که از من شنیده شده، سلیقه خودم بوده. البته این نکته را هم باید بگویم خیلی از کارهایی که از من شنیده می‌شود علاوه بر سلیقه خودم، سلیقه و درخواست طرفدارانم هم بوده. مثلا خیلی از دوستان از من می‌پرسیدند چرا شاد نمی‌خوانی و من برای اینکه به درخواست آنها پاسخ مثبت بدهم در این سبک هم اجرا کردم.

ریسک بزرگ من
تا به حال هیچ خواننده‌ای را نداشتیم که بخواهد قبل از دادن آلبومش کنسرت برگزار کند و اجرایش هم با استقبال زیاد روبرو شود. در واقع شاید بتوان گفت من در این زمینه ریسک بزرگی کردم و به نوعی هم سنت‌شکنی. در این میان از لطف دوستان به خصوص سام آهنگری تهیه‌کننده کارهایم نمی‌توانم بگذرم. گرفتن مجوز برگزاری کنسرت برای خواننده‌هایی که آلبوم مجاز ندارند، خیلی سخت است که با زحمت‌های برادرانه سام میسر شد. یکی دیگر از دلایلی كه من برای برگزاری کنسرت ترغیب شدم، طرفدارها بودند. هوادارانم همیشه از من می‌خواستند کنسرت برگزار کنم و من هم تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم. گرچه اولش خیلی نگران بودم و استرس داشتم، اما استقبال از اجراها به من انرژی زیادی داد و انگیزه‌ام را برای هر چه زودتر آماده کردن آلبوم بیشتر کرد.

کاور در همه جای دنیا رایج است
من کار کاور هم خواندم، در آلبومم هم یک کار کاور وجود دارد که یک قطعه ترکی است و به نظرم خوب هم شده. من خودم به شخصه خیلی مخالف کار کاور نیستم چون همه جای دنیا این کار را می‌کنند. وقتی ما موزیکی را گوش می‌کنیم و آن روی ما تاثیر می‌گذارد، ناخودآگاه دوست داریم آن را با زبان خودمان هم اجرا کنیم. احساس می‌کنم این قضیه در کشور ما بد جا افتاده وگرنه در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد. البته این را هم بگویم نباید افراط کرد. متاسفانه بعضی از دوستان خیلی کاور کار می‌کنند. شاید من هم آن اوایل این کار را می‌کردم اما الان خیلی از آن فاصله گرفتم و واقعا برای تک‌تك کارهایم زحمت می‌کشم.

برای کنسرت انگیزه داشتم
در این موضوع که خواننده‌ای که یک یا چند آلبوم داده و بعد اقدام به برگزاری کنسرت می‌کند از من شناخته شده‌تر است، شکی نیست و اگر هم از اجرایش خوب استقبال شود، به نظرم کاملا طبیعی است. اما من هم طرفداران زیادی داشتم که به من برای روی استیج رفتن انگیزه می‌دادند. ضمن اینکه بازتاب کارهایی که من از طریق فضای مجازی ارائه داده بودم هم، خیلی خوب بود و همه اینها دست به دست هم داد تا من احساس کنم از اجرایم هم استقبال می‌شود.

قبول دارم خوش‌شانسم
من از آن دسته خواننده‌هایی بودم که کارم را به صورت تک تراک شروع کردم و در ادامه به خوانندگان مجاز پیوستم. خوشبختانه در این مدت مشکل خاصی برایم به وجود نیامد و شاید به همین خاطر هم هست که خیلی از دوستان می‌گویند خوش شانسم. خودم هم این موضوع را قبول دارم. البته من هم مشکلاتی را در این راه داشته‌ام و حتی ممنوع‌الکار هم بودم، اما از آن زمانی که تصمیم گرفتم مجاز کار کنم همه کارهایم مجوز دارند. همیشه در کارهایم به خدا توکل می‌کنم و اگر هم شانسی بوده لطف خداست.

همکاری با خواننده‌های دیگر شاید به زودی
در حال حاضر برای دیگر دوستان که از خواننده‌های خوب و مطرح کشور هستند آهنگسازی و تنظیم می‌کنم. البته برای اینکه می‌خواهیم هواداران را غافلگیر کنیم فعلا نمی‌توانم اسم آنها را بگویم. همکاری در زمینه خوانندگی با دوستان دیگر هم دوست دارم اتفاق بیفتد اما در آینده، ترجیح می‌دهم آن را به بعد از به بازار آمدن آلبوم مستقل خودم موکول کنم.

احساس رضا صادقی دوست داشتنی است
صدای رضا صادقی عزیز را خیلی دوست دارم چون احساسی که دارد برایم دلنشین است. در کنار اینها شخصیت‌اش هم برایم دوست داشتنی و قابل احترام است. محسن یگانه را هم همینطور هم بخاطر صدایش و هم بخاطر هوشی که در موسیقی دارد. مردم همیشه از کارهای او استقبال می‌کنند و این بخاطر هوش بالای اوست. دکتر اصفهانی، سعید شهروز و مهدی یغمایی هم از خواننده‌هایی هستند که به صدایشان علاقه زیادی دارم.

دوست داشتم فوتبالیست شوم
قبل از اینکه خواننده شوم، فوتبال بازی می‌کردم و جالب است كه قبل از اینکه وارد دنیای موسیقی شوم، به فوتبال فکر می‌کردم و دوست داشتم فوتبالیست شوم. من چند سال بازی می‌کردم و دروازه بان تیم نوجوانان پاس بودم، اما بعد از اینکه به سمت موسیقی آمدم، آنقدر درگیرش شدم که دیگر فوتبال را پیگیری نکردم. البته الان تفریحی با بچه‌های هنرمند بازی می‌کنیم اما دیگر آن را جدی نگرفتم. آن موقع که من بازی می‌کردم، صرفا برایم تفریح نبود و جدی به آن نگاه می‌کردم چون خیلی این ورزش را دوست داشتم، ولی فکر می‌کنم جذابیت‌های موسیقی برای من آنقدر زیاد بود که توانست دیگرعلائق من را تحت تاثیر قرار بدهد. الان هم اگر فرصت کنم حتما فوتبال بازی می‌کنم، البته چند وقت پیش چون پاهایم آسیب دیده بود، بازی نمی‌کردم اما الان چند ماهی است که دوباره آن را دنبال می‌کنم.

برای شهرت خواننده نشدم
من به دلیل اینکه خودم را مطرح کنم وارد عرصه موسیقی نشدم. شاید اگر فوتبال را هم دنبال می‌کردم به شهرت می‌رسیدم اما هدفم این نبوده که بخواهم خودم را به عنوان یک چهره مطرح کنم. حتی آن موقع به فکر بیرون دادن آلبومم هم نبودم، اما بعد از اینکه آن را آماده کردیم و بیرون دادیم خیلی از آن استقبال شد و من هم تا حدودی شناخته شدم. من فقط علاقه داشتم بخوانم، از اینکه مشهور شوم بدم نمی‌آمد اما به صرف اینکه مردم مرا بشناسند وارد این حرفه نشدم. الان متاسفانه خیلی از جوان‌ها به اشتباه و فقط و فقط برای اینکه اسم و شهرتی بدست بیاورند و خودشان را مطرح کنند وارد عرصه موسیقی می‌شوند. آنها به این فکر می‌کنند که دیده شوند و کاری که می‌کنند برایشان مهم نیست. در کارهایشان احساس جایگاه چندانی ندارد و به همین خاطر است خیلی‌ها نمی‌توانند مدت زیادی در این عرصه ماندگار شوند.

باید خوب باشی تا بمانی
این روزها جوان‌های زیادی به سمت موسیقی و خوانندگی می‌آیند و با این وجود خیلی سخت است که بتوانید جایگاه خودتان را در این میان حفظ کنید. من فکر می‌کنم بدست آوردن این جایگاه مهم است اما حفظ کرن آن به مراتب مهم‌تر و البته سخت‌تر. بین افرادی که به سمت خوانندگی می‌آیند استعداد‌هایی هم هست که واقعا حرفی برای گفتن دارند و ماندگار می‌شوند. برای همین باید به خوبی و با جدیت کار کرد تا فراموش نشد. وقتی اطلاعات و دانش موسیقی‌تان بالا برود، صد در صد می‌توانید کارهای بهتری هم ارائه بدهید و این یعنی پیشرفت و موفقیت. در غیر این صورت به تکرار می‌افتید و درجا می‌زنید. موزیک و خوانندگی عشق و علاقه من است و هیچ وقت برایم تکراری نمی‌شوند. هر روز هم سعی می‌کنم وجوه جدیدتری از آن را کشف کنم تا تکراری نشوم.

10 آبان با کنسرت می‌آیم
این روزها به همراه گروهم مشغول تمرین برای کنسرتمان هستیم که قرار است 10 آبان ماه در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی برگزار شود. در این چند وقته سعی کردم تمام توان و انرژی‌ام را برای کنسرت بگذارم تا اجرای خوبی داشته باشیم. کنسرت قبلی من که خرداد ماه برگزار شد، در سانس اول شرمنده برخی از دوستان شدیم. امیدواریم بتوانیم در کنسرت آبان ماه در خدمت‌شان باشیم.

هم ناراحت بودم هم استرس داشتم
حواشی‌ای که در کنسرت قبلی به وجود آمد علاوه بر اینکه باعث شد ما شرمنده تعدادی از دوستان شویم، در کار خودمان هم تاثیر داشت. من خودم به شخصه هم خیلی ناراحت شدم و هم اینکه استرس گرفتم. بچه‌های گروه هم همینطور. اما برای کنسرت جدیدمان برنامه‌ریزی‌هایی کردیم که هم با کنسرت قبلی خودمان و هم بقیه اجراها متفاوت باشد. به احتمال زیاد یکی- دو قطعه جدید هم در این کنسرت اجرا خواهم کرد که قبلا نشنیده‌اید. بقیه قطعه‌ها هم همه تنظیم‌های جدید و متفاوتی دارند که امیدوارم همه خوششان بیاید. مخاطبان و طرفداران همیشه و در همه کنسرت‌ها به من لطف داشتند و از کارها خوششان آمده. البته این را هم باید بگویم که من هم روز به روز در حال تجربه کسب کردن هستم و سعی می‌کنم خودم را به روز کنم. در کنسرت اول من خودم خیلی استرس داشتم و می‌ترسیدم جایی از کار خراب شود. مدام از خدا می‌خواستم که همه چیز به خیر و خوشی تمام شود. خدا را شکر همان اجرای اول خیلی بهتر از آن چیزی که فکرش را می‌کردم پیش رفت و خودم هم خیلی راضی بودم. بازتاب اجرایم هم واقعا خوب بود و طرفدارها هم خوشبختانه رضایت داشتند. البته ممکن است ایرادات کوچکی وجود داشت که به هر حال برای اجرای اول طبیعی بود. خوشحالم کنسرت‌هایی که در جزیره کیش برگزار کردیم هم با استقبال بسیار خوبی روبرو شد. بیشتر قطعه‌هایی هم که در کنسرت کیش اجرا کردم همان‌هایی بود که در تهران خواندم. از بین همه کارها قطعات «هی تو»، «دلکم»، «دیدم»، «حالیت نیست» که دوتای آخر  کارهای جدیدند و در آلبوم جدیدم هستند را، مردم بیشتر دوست داشتند.

در برج میلاد هم اجرا می‌کنم
شاید برای خیلی از هوادرانم که همیشه هم به من لطف دارند این سوال پیش بیاید که چرا من تا به حال در برج میلاد کنسرت برگزار نکرده‌ام. واقعیت این است که سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی هم ظرفیت بیشتری دارد هم اینکه سالن خوبی است. به نظرم شرایط صدا و نورپردازی‌اش ایده‌آل است. اما در برنامه‌های آینده‌مان اجرا در برج هم هست. اگر هم این اتفاق بیفتد به خاطر هوادارانم است، چون آنها چنین خواسته‌ای دارند.
آهنگری: به احتمال زیاد در آینده‌ای نه چندان دور این اتفاق می‌افتد. ضمن اینکه ظرفیت سالن میلاد نمایشگاه حدود 600-700 نفر بیشتر از برج است و این برای ما اهمیت زیادی دارد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • دانلود فیلم
  • قالب وبلاگ